درخت:
توی تنهایی یک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلـــند
آخرین درخت سبز سر پاست
رو تنش زخمه ولی زخم تبر
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندوی پاک دخیله و طلسم
....
پرنده های قفسی:
پرنده های قفسی عادت دارن به بی کسی
عمرشونو بی هم نفس کز می کنن کنج قفس
نمی دونن سفر چیه عاشق دربه در کیه
هر کی بریزه شادونه فکر می کنن خداشونه
.....
ادامه مطلب ...